• مقدّمه

 

نگاهی به دانش‌پژوهی شیعی در مكتب اصفهان

حوزه علمیه كهن و با عظمت شیعی اصفهان یكی از بزرگترین حوزه‌های علمیه جهان تشیع بوده و هم اكنون نیز در این راستا به پیش می‌رود. این حوزه، با سابقه‌ای پانصد ساله میراث دار عظمت‌ها و افتخارات عالمان فرهیخته شیعه است و پرداختن به مكاتب و دروسی كه در این حوزه متولّد شده یا رشد یافت و به تعالی رسید و عالمانی كه عهده‌دار این مهم بودند از ضرورت‌های شایسته توجه است. این مقدمه كوتاه در نظر دارد گزارشی از قامت زیبای خردورزی دینی و تحصیلات علوم اسلامی بر مبنای مكتب اهل بیت علیهم‌السلام در حوزه اصفهان و عالمان شیعه این شهر پرافتخار در دوره اسلامی ارائه كند.

قبل از سلسله صفویه اغلب مردم، اصفهان را شهری سنّی‌نشین با حاكمیتی سنی مذهب می‌دانند و چنین پندارند كه هیچ عالم شیعه مذهب و اندیشه‌ور پیرو مكتب اهل‌بیت علیهم‌السلام در آن نبوده است؛ در حالی كه در دوره‌های متمادی تا قبل از صفویه در اصفهان عالمان بزرگوار شیعه حضور داشته و حلقه‌های درس و بحث داشته‌اند و به تدریس و تحقیق مشغول بوده‌اند. این حضور و حوزه‌های درس شیعی، حجتی بزرگ برای آنان بوده كه در راه خاندان رسالت علیهم‌السلام گام برنداشته و از پیروی مكتب آنان بی‌نصیب مانده‌اند. ذكر این نكته سزا است كه در میان اهل سنت در قرون مختلف ـ غیر از آن عده فرومایه كه ناصبی بوده‌اند و سبّ اهل بیت علیهم‌السلام را عبادت می‌شمرده‌اند ـ بسیار بوده‌اند كه در عین حال كه سنی مذهب بودند ولی عشق و ارادت به اهل بیت علیهم‌السلام نیز در ضمیر آنان بوده است. اگرچه این مقدار از ارادت قلبی بدون التزام عملی به ولایت و امامت كافی نیست امّا روزنه‌ای رو به نجات و هدایت بوده است و همین دلیل بر اصلاح عقیده برخی از آنان شده و به تشیع گرویده‌اند.

اولین حركت‌های شیعی اصفهان را باید در عصر حیات حضرات معصومین علیهم‌السلام جستجو كرد. در آن زمان از اصفهان مردانی بزرگ به حلقه شاگردان و خوشه‌چینان انوار ملكوتی معصومان پاك علیهم‌السلام پیوسته‌اند و از اقیانوس وجود آن بزرگواران استفاده نموده‌اند. شاید بتوان این حركت را اولین درخشش فكری شیعی مكتب اصفهان دانست. از حضور والیان منصوب از طرف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام مسیر تشیع در این شهر بر ارادتمندان وپیروان اهل‌بیت علیهم‌السلام هموار شد. یزید بن قیس ارحبی اولین نماینده امام علی علیه‌السلام در اصفهان ]مجمع الرجال قهپایی، ج 6، ص 271، چاپ اسماعیلیان، قم.[ بود كه در جنگ صفین در ركاب آن حضرت به شهادت رسید. پس از وی مخنف بن سلیم ]ذكر اخبار اصفهان، حافظ ابونعیم اصفهانی، ترجمه نورالله كسمائی، ص 189.[ و پس از او حارث بن ابی حارث بن ربیع ]وقعة صفین، نصر بن مزاحم منقری؛ تحقیق عبدالسلام هارون؛ چاپ كتابخانه مرعشی نجفی قم؛ ص 8؛ ذكر اخبار اصفهان؛ ص 73؛ بحارالأنوار، ج 32، ص 400، حدیث 369.[ والی و حكمران اصفهان گردید.

 از جمله سعادتمندانِ ادب‌آموخته حضور اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌توان به راویان زیر اشاره كرد:

1 ـ عبدالسلام اصفهانی؛ ایشان از شاگردان حضرت امام محمّد باقر علیه‌السلام بوده است. ]ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ج 1، ص 232، دفتر تبلیغات المهدیاصفهان، 1418 ق.[

2 ـ ابوالحسن اصفهانی 3 ـ ادریس بن عبدالله اصفهانی ]مجمع‌الرجال، ج 1، ص 178.[

4 ـ عثمان اصفهانی؛ وی از شاگردان امام صادق علیه‌السلام بوده است و شیخ كلینی در كافی از او سه روایت در ابواب مختلف نقل كرده است. ]كافی، شیخ كلینی، ج 6، ص 548، حدیث 14 و ص 551، چاپ اسلامیه، تهران، 1362.[

5 ـ محمّد بن سلیمان اصفهانی؛ مورد وثوق است و از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌كند. او كتابی دارد كه تمام آن روایاتی است كه وی از امام صادق علیه‌السلام شنیده است. ]مجمع الرجال قهپایی، ج 6، ص 271، چاپ اسماعیلیان، قم.[

این روایان بزرگوار از محضر امام ششم حضرت صادق آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله استفاده می‌كرده‌اند و از حضرتش حدیث نقل كرده‌اند. علاوه بر این تعدادی از شیعیان نیز موفق شده‌اند در مكتب نورانی حضرت جواد الائمه علیه‌السلام و حضرت امام هادی علیه‌السلام كسب فیض كنند. نام تعدادی از آنان در كتب رجالی آمده كه ما به چند نفر از آنان اشاره می‌كنیم:

6 ـ ابراهیم بن شیبه اصفهانی؛ اهل كاشان بوده و احمد بن محمّد بن خالد برقی از او روایت نقل می‌كند و دارای تألیف است. ]همان، ج 1، ص 49. [

7 ـ محمّد بن منده اصفهانی؛ از اصحاب امام جواد علیه‌السلام است و ابن شهر آشوب نقل كرده كه او دارای كتابی است كه روایات امام جواد علیه‌السلام را در آن نقل كرده است. ] مناقب آل ابی طالب، ابی جعفر محمّد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، ج 4، ص 384،دارالاضواء، بیروت، 1405.[  وی از  شاگردان حضرت جوادالائمه و امام هادی علیهما‌السلام بوده است. ] معجم رجال‌الحدیث، آیت‌الله العظمی خویی، ج 1، ص 235، رقم 179.[

8 ـ سری بن سُلامه اصفهانی؛ دارای كتابی است و جماعتی از راویان حدیث از وی حدیث نقل می‌كنند كه از جمله ابی‌المفضل است. ]همان، ج 3، صص 98ـ99.[

9 ـ عبدالله بن محمّد اصفهانی؛ از خواص اصحاب امام هادی علیه‌السلام. ]ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع در حوزه علمیه اصفهان، میرسید حجّت موحد ابطحی، ج 1، ص 102.[

10 ـ علی بن محمّد بن بِشْر اصفهانی؛ كنیه‌اش ابوجعفر است و محمّد بن همام از او روایت نقل می‌كند. ]همان، ج 5، ص 139. [

11 ـ شیخ محمّد بن غالب اصفهانی؛ ایشان از اصحاب امام حسن عسكری علیه‌السلام بوده وواسطه نقل زیارت شهدای كربلا است.

تعدادی از علاقمندان و ارادتمندان اهل بیت علیهم‌السلام نیز در اصفهان كسانی بوده‌اند كه مشرّف به محضر نورانی حضرت ولی عصر (ارواح من سواه فداه) شده‌اند و از شیعیان خالص آن حضرت بوده‌اند. ]همان، ج 1، صص 101ـ102.[

نیمه دوّم قرن سوم، عصر غیبت صغری شروع شده و حضور ظاهری اختران فروزان آسمان امامت و ولایت به پایان رسید. از این پس تا پایان قرن پنجم، اصفهان در حوادث روزگار فراز و نشیب‌های فراوانی داشت. در این دوره دو سلسله بر مسند قدرت وحكومت نشستند. سلسله آل بویه و سلجوقیان، این دو سلسله هر كدام به نوعی باعث رونق و آبادانی اصفهان شدند. آل بویه از خاندان‌های شیعی بودند وسلجوقیان عالم دوست و هنرپرور و این خصوصیت‌ها باعث شد اصفهان شهری بزرگ و آباد و محل اجتماع بزرگان و دانشمندان شود.

از حضور دانشمندان شیعی در اصفهان و حركتهای علمی آنها می‌توان استنباط كرد كه حلقه‌های درس و بحث شیعی در این عصر در اصفهان كم و بیش وجود داشته است و نمی‌توان اصفهان قرن چهارم و پنجم را در قبضه علمی اهل سنت دانست و بروز فكر شیعی را در آن منكر شد.

علاوه بر این برخی مدارس را می‌توان سراغ گرفت كه به دلایلی این احتمال كه در آنها اندیشه‌های شیعی تدریس می‌شده است و در واقع مدارس شیعیان بوده باشد، قوت می‌گیرد از جمله: مدرسه ابن سینا كه هم اكنون به آثار بازمانده از آن مدرسه «مَدْرس ابن سینا» گفته می‌شود. نام اصلی و اولی این مدرسه، مدرسه علایی بوده و علت نامگذاری مدرسه انتساب آن به علاءالدوله كاكویه حاكم وقت اصفهان از خاندان آل بویه بوده است. علاءالدوله همان كسی است كه ابن سینا را برای سكونت در اصفهان دعوت كرد. یا مدرسه تاج‌الملك(كوهی) وزیر شمس‌الدوله دیلمی در اصفهان بنا گردیده است. و از آنجا كه دیلمیان گرایش به مبانی مذهب شیعه داشته‌اند بعید نیست در این مدرسه نیز اندیشه‌های شیعی تحصیل و تدریس می‌شده است. در برخی از بناهای موجود از این دوره شواهدی وجود دارد كه نشان‌دهنده اندیشه‌های شیعی در بافت معماری‌های آن دوره است. ]برای آشنایی با این بناها به كتاب آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی و گنجینه آثار تاریخی اصفهان، لطف‌الله هنرفر مراجعه كنید.[

 از دانشمندان شیعه اصفهانی در این دوره می‌توان به این فرهیختگان بزرگ اشاره كرد:

1 ـ ابوعبدالله محمّد بن عبدالله بن مملّك اصفهانی مشهور به «ابن مملّك» كه از بزرگان و متكلمین شیعه بوده و در اصفهان سكونت داشته است. رجالی بزرگ، مرحوم نجاشی او را با عناوین: «جَلیلٌ فی اَصْحابِنا، عَظیمُ القدر و المنزلة» ستوده است و شیخ طوسی وی را از مصنّفین شیعه بر می‌شمارد. از كتاب‌های او: الجامع فی سایر ابواب الكلام، المسائل و الجوابات فی الامامة، موالید الائمة علیهم‌السلام را می‌توان برشمرد. ]رجال نجاشی، ص 381، چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان 1033.[

2 ـ ابن مسكویه؛ ابوعلی احمد بن محمّد بن یعقوب مسكویه از اعیان فلاسفه وحكما و مشاهیر اطبای اسلامی اوایل قرن پنجم هجری است و در نهم صفر 421 ق در اصفهان بدرود حیات گفته و در تخت پولاد مدفون گردیده است. ]ریحانة الادب، ج 8، صص 206ـ208؛ رجال اصفهان، دكتر سید محمّد باقر كتابی،ص 265، انتشارات گلها، 1375. [

 3 ـ ابن سینا؛ از مفاخر علمی شیعه و ایران، متولّد 373 ق و متوفّای 427 ق می‌باشد. ]دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ج 1، ص 126.[  قاضی نورالله شوشتری نیز در حالات، زندگی و تشیع او در مجالس المؤمنین مطالب ارزشمندی آورده است. ]مجالس المؤمنین، علّامه شهید قاضی نورالله شوشتری، ج 2، صص 181 ـ 189، چاپاسلامیه ، 1365.[

 4 ـ ابن رسته؛ شهرت جماعتی از محدثان و فضلای اصفهان در قرن چهارم و پنجم قمری است و مرحوم سید مصلح‌الدین مهدوی نه نفر از فضلای این خاندان را در كتاب «دانشمندان و بزرگان اصفهان» ذكر كرده است. ]دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ج 1، صص 124ـ125، چاپمجموعه فرهنگی تخت فولاد.[

 5 ـ خاندان ابن منده نیز كه دارای محدثان و عالمان بزرگی بوده‌اند و از قرن سوم تا پنجم شخصیت‌های بزرگی را به جامعه تقدیم كرده است. در كتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان حدود هجده نفر از عالمان این خانواده بزرگ ذكر شده است. ] همان، ج 1، صص 135-138.[

باری سخن به درازا می‌كشد، اما از حضور این عالمان فرزانه شیعه در اصفهان و تشكیل حلقه‌های درس و بحث به نتیجه می‌رسیم در دوره غلبه فكر سنی مذهب در ساختارهای نظام تعلیم و تربیت علوم اسلامی در حوزه علمیه اصفهان مردانی سترگ حضور داشته كه بر روش مكتب اهل بیت علیهم‌السلام به تحصیل و تحقیق و تدریس مشغول بوده‌اند. بی‌شك اگر پژوهش‌های فخیمی در این زمینه صورت گیرد، وجود حركت‌های منسجم تفكر شیعی از قرون اولیه تا عصر صفویه یافت خواهد شد كه در اثر تقیه در نگاه تاریخ از آن غفلت شده یا به عمد به غفلت كشانده شده و سعی در منزوی كردن آن بوده است. ]نكته‌هایی ظریف و مطالب ارزشمندی در زمینه حضور تفكر شیعی در دوره حاكمیت اهل سنّت در كتاب: «ذكر اخبار اصفهان» حافظ ابونعیم اصفهانی وجود دارد كه آوردن آن مجال دیگری می‌طلبد. نكات شایسته‌ای نیز در كتاب ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع در حوزه علمیه اصفهان، ج 1، صص 85ـ391 آمده است.[

   ابتدای قرن ششم تا پایان قرن نهم و ظهور سلسله صفویه نیز یكی از دوره‌های قابل بررسی است. در این دوره و به خصوص در قرن‌های ششم و هفتم آثار ارزنده‌ای از سیر دانش پژوهی شیعی وجود دارد. دانشمندان شیعه اصفهان در این روزگار نیز در راه احیای فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام تلاش می‌كرده‌اند. این دوره به دلیل ظهور سلجوقیان كه از 429 تا 700ق در آسیای غربی سلطنت كردند، یكی از دوره‌های رشد ادبیات فارسی وهنر معماری و احترام و عزّت عالمان اسلامی و حرمت گذاری به علوم اسلامی است. ظهور عالمان بزرگ در این دوره به دلیل حمایت ملك شاه سلجوقی و نیز وزیرانی مانند عمیدالملك كندری و خواجه نظام‌الملك طوسی (408 ـ 485 ق) بود. این وزیران از آنجا كه خود اهل دانش و فضل بودند، عالمان اسلامی را گرامی می‌داشتند. نظام‌الملك مدارس بزرگی به نام نظامیه را در شهرهای مختلف و از جمله اصفهان دایر كرد و از رشد اندیشه اسلامی حمایت كرد. برخی از دانشمندان معتقدند كه معماری اسلامی ایران در زمان سلجوقیان به نهایت ترقی خود رسید و اگر اكنون به واسطه داشتن معماری اسلامی و بناهای مهم تاریخی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی می‌شود، ابتدا به دلیل وجود آثار باستانی فراوانی از عهد سلجوقی است كه هنر و معماری اسلام را در بدنه خود حفظ كرده است و البته پس از آن آثار باستانی دوره صفویه به بعد. به عنوان نمونه باید از مسجد جامع عتیق اصفهان و از جمله این مجموعه عظیم، مسجد اولجایتو و محراب محمّد ساوی را نام برد كه نشان‌دهنده فرهنگ و اعتقاد شیعی در قرن هفتم و هشتم است. محراب زیبای مسجد جامع نام سلطان محمّد خدابنده (اولجایتو) ووزیر دانشمند او خواجه سعدالدین محمّد مستوفی ساوجی را در بر دارد وتاریخ 710قمری در كتیبه محراب نقش بسته است. در حاشیه اطراف این كتیبه حدیثی از جابر بن یزید جعفی ذكر شده كه نام دوازده امام علیهم‌السلام در آن آمده است. علاوه بر این به خط كوفی مشبّك در بالای فرورفتگی محراب نوشته شده است. لا اله الّا الله، محمّد رسول‌الله علی ولی‌الله ]ریشه‌ها و نشانه‌های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ج 1، صص 116ـ119 به نقل ازگنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 115ـ120.[. از این موارد در آثار تاریخی قبل صفویه می‌توان یافت كه آوردن نمونه‌های آن در فراخور این مقدمه نیست.

در این عصر نیز اگرچه در حوزه‌های علمیه بر مبنای اهل سنت، علوم اسلامی تحصیل واداره می‌شد، امّا عالمان شیعه‌ای نیز بودند كه در اصفهان به تلاش علمی شیعی مشغول بودند و یا از این دیار پاك برخاسته بودند و برای تحصیل به حوزه‌های علمیه شیعه آن روز رفته، مشغول تحصیل بودند.

از جمله این مشعل‌داران دانش پژوهی بر مبنای مكتب اهل بیت علیهم‌السلام می‌توان به این عالمان اشاره كرد:

1 ـ شیخ ابوالسعادات، اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانی؛ از اجلّه فقها و علمای قرن هفتم و از مشایخ سید بن طاووس بوده است و در سال 635 ق رحلت كرده است. ]دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ج 1، ص 261.[

2 ـ عبدالله بن محمّد كنانی محدّثی بزرگ بوده و بر احادیث فراوانی احاطه داشت. وی به كتابت حدیث شهرت داشته است؛ حافظ أبونعیم اصفهانی درباره او می‌نویسد: «كان كثیر الحدیث و مشهوراً بالطّب و الكتابة». این محدث بزرگوار علناً اعتقاد به تشیع خود را اظهار می‌ساخته و خلافت ابی بكر را آشكارا انكار می‌كرده است. حاكم اصفهان جمعی از مشایخ حدیث اهل سنّت اصفهان چون: ابومسعود رازیومحمّد بن الفرج را جمع نمود تا با او مناظره و مباحثه كنند. ولی او در مناظره بر اعتقاد خود پافشاری كرد و به همین دلیل او را چهل تازیانه زدند. ]ذكر اخبار اصفهان، ابونعیم اصفهانی، ترجمه دكتر نورالله كسایی، ج 2، ص 499،انتشارات سروش، 1377، تهران.[

 3 ـ قاضی نظام الدین اصفهانی متوفای 678 ق كه در شرح حالش آورده‌اند از كسانی بوده كه علاقمند خاندان رسالت بوده و از مدح‌كنندگان آنان به شمار می‌رود. اگرچه به تشیع وی تصریح نشده است امّا گرایش‌های شیعی در او زیاد است و احتمال اینكه تقیه كرده باشد، زیاد است. ]ریحانة الادب، میرزا محمّدعلی مدرس تبریزی، ج 6، ص 202؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ج 2، ص 986.[

 4 ـ صاین‌الدین علی بن صدرالدین تركه حكیم و فیلسوف متأله كه در تاریخ چهارم ذی الحجه 835 ق وفات یافته است. وی صاحب تألیفات گرانبهایی در عرفان و فلسفه است. خاندان آل تركه از خاندان‌های مهم شیعی اصفهان به شمار می‌آید و دانشمندان زیادی در این خاندان به ظهور رسیده‌اند. علّامه میرزا عبدالله افندی درباره این خاندان می‌گوید: «آل تركه اَهْلُ بیتٍ فضلاء معروفون بالتشیع، قد كانوا فی اصفهان و غیرها». ]ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ج 4، ص 240، چاپكتابخانه مرعشی نجفی قم.[  از خاندان آل تركه در كتاب مزارات اصفهان یازده دانشمند ذكر شده است. ]مزارات اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، تصحیح و تعلیق دكتر اصغر منتظر القائم،صص 46ـ61، انتشارات دانشگاه اصفهان، 1382.[

5 ـ بابا ركن‌الدین اصفهانی (…ـ769 ق) عارف مشهوری كه شیخ بهایی، مولی محمّد تقی مجلسی و حاجی كلباسی نسبت به ایشان ابراز ارادت كرده‌اند ]دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ج 1، ص 301.[  و مطابقت فكر و عقیده وی را با تشیع زیاد دانسته‌اند نیز در این عصر می‌زیسته است.

شاید یكی از دلائل اطلاعات اندك از این دوره حمله خانمان سوز چنگیزخان مغول به كشورهای اسلامی و به خصوص ایران بود كه به حقیقت بخش عظیمی از میراث علمی، فرهنگی و هنری ایران را از میان برد.

حوزه علمیه اصفهان در دوره صفویه

هم زمان با ظهور صفویه گویی حركت فكری شیعه انسجامی دوچندان گرفت وتشكیلات حوزه‌های علمیه شیعی گسترش زیادی یافت. چنانكه گفتیم قبل از صفویه ما حضور اندیشه شیعی را در یك جامعه با اكثریت سنی مذهب می‌دانیم، حاكمیت از آنِ اهل سنت بود ولی تفكر شیعه با حضور دانشمندان شیعه مشهور و فعّال بود. امّا در دوره صفویه حضور یك تفكّر شیعی در همه این سرزمین حكمفرما شده است. با ظهور صفویه و بر روی كار آمدن فكر شیعی در ایران و آزادی و موقعیتی كه برای شیعه ایجاد شد، عالمان فرزانه، فقیهان وارسته و عارفان شیعی در حوزه اصفهان حلقه‌های درس وبحث علوم آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله را ایجاد كردند و نورانیت فكر و عمل پاك آنان به سرعت در رشد حوزه مؤثر افتاد و این جوش و خروش مركز علمی اصفهان با انتقال پایتختی صفویه از قزوین به اصفهان در سال 1000 قمری افزون شد. در این زمان است كه ما شاهد تأسیس دهها مدرسه علمیه شیعی هستیم و مدارس بر مبنای اندیشه نورانی اختران آسمان عصمت به تحصیل و تدریس پرداختند.

عالمان شیعه از گوشه و كنار ایران پهناور آن زمان و از دیگر مناطق اسلامی چون جبل عامل و… به اصفهان آمدند و بر تكاثر علمی و تولیدهای علمی اصفهان بیش از پیش افزودند.

از تعداد مدارسی كه در اصفهان در عهد صفویه دائر و فعّال بوده می‌توان فهمید كه چگونه اصفهان مهد علم و معرفت و پایگاه مهم علوم اسلامی بوده است. در كتاب آثار ملی اصفهان تعداد پنجاه مدرسه علمیه را كه هم اكنون اثری از آنها نیست ذكر كرده كه اغلب آنها در زمان صفویه دائر و طلبه‌نشین و مركز درس و بحث علوم اسلامی بوده است. از این تعداد بیست مدرسه در زمان صفویه ساخته شده است كه از جمله آنها: مدرسه دده خاتون، مدرسه آقا مبارك (جناب فاضل محقّق حاجی محمّد بن محمّد علی اردبیلی مؤلّف جامع‌الروات در سال 1100 ق در آن مقیم بوده است) مدرسه اسفندیار بیك، مدرسه آقا كمال خازن، مدرسه زینب بیگم، مدرسه پریخان خانم، مدرسه مریم بیگم، مدرسه افندی (كه میرزا عبدالله افندی آن را در نزدیكی منزلش ساخته است)، مدرسه شاهزاده‌ها (كه ملّا عبدالجواد حكیم نیز از مدرسان آن بوده است)، مدرسه شفیعیه، مدرسه میرزا تقی، (این همان مدرسه‌ای است كه میرزا تقی بن محمّدباقر دولت‌آبادی در زمان شاه عباس ثانی در سال 1071 ق ساخته و مرحوم سیدنعمت‌الله جزایری چند سالی در آن سكونت داشته است) ]آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، صص 28ـ41، چاپ انجمن آثار ملی، 1352.[  و….

بنابر آنچه كه در كتاب آثار ملی اصفهان تا سال 1352 جمع‌آوری شده است از مدارسی كه در اصفهان موجود بوده و یا رونق داشته است بیشترین آنها مربوط به دوره صفویه می‌باشد و از بیست و هشت مدرسه علمیه‌ای كه در اصفهان موجود بوده است، چهارده مدرسه متعلق به زمان صفویه و تعدادی نیز معلوم نیست كه در چه زمانی بنا شده و بخشی از آنها نیز مربوط به قبل از صفویه بوده كه در زمان صفویه تعمیر وبازسازی شده است. ]همان، صص 431ـ510. [

باری اقتدار و عظمتی كه تشیع در عصر صفویه یافت بی سابقه بود و عالمان وارسته و فهیم علوی از این فرصت به خوبی استفاده كردند. صدها كتاب و رساله ارزشمند در حدیث، تفسیر، فقه، كلام، اصول، عرفان، فلسفه و غیر آن نگاشته شد وهزاران نسخه از میراث گذشتگان استنساخ و از خطر نابودی نجات یافت.

یكی از بخش‌های مهم علمی كه در این عصر شكوفا گردید حكمت و علوم عقلی بود. در این دوران و با حضور عالمان بزرگ شیعه زمینه شكوفایی علوم و معارف اسلامی و به ویژه شكفتن آرای حكمی و عرفانی شیعه فراهم گشت و گویی مرحله‌ای جدید از حیات اندیشه‌های عقلی شیعه آغاز شد و با كوشش فیلسوفان بزرگی چون: میرداماد، شیخ بهایی و میرفندرسكی كه به حكمای سه‌گانه مكتب فلسفی اصفهان معروف بودند مكتب فلسفی اصفهان بنا نهاده شد و چشمه‌های حكمت وفلسفی شیعی از این شهر جوشش یافت. پس از این سه حكیم شیعی فرزانگان اصفهان چون آقا محمّد بیدآبادی و ملّا علی نوری تلاش فراوانی در رشد مكتب فلسفی اصفهان كردند و پس از این زمان حكمای اربعه یعنی آقا محمّد رضا قمشه‌ای، آقا علی حكیم زنوزی، حكیم جلوه و میرزا حسین سبزواری در حفظ و حراست این حركت تلاش فراوانی كردند. ]بنگرید به تحریر ثانی تاریخ حكما و عرفای متأخر، منوچهر صدوقی «سها»، صص 73ـ130.[

حجم اقدامات اجتماعی و فرهنگی این بیدادگران اقالیم قبله از این مقدمه خارج است و ما در اینجا به ذكر شاخص‌ترین عالمان و فقیهان و اندیشمندان شیعی كه در اصفهان حلقه درس و بحث داشته و سهم مهمی در رشد و به كمال رساندن مكتب اصفهان ایفا كرده‌اند، می‌آوریم:

1 ـ شیخ بهایی (953ـ1030 ق)؛ از اعاظم طایفه امامیه و جامع علوم عقلی و نقلی است، در اصفهان منصب شیخ الاسلامی یافت و از مقربان شاه عباس صفوی شد و از این موقعیت حساس در راه احیای ارزشها و علوم اسلامی بهره‌گیری كرد.

2 ـ سید میر محمّد باقر حسینی استرآبادی معروف به میرداماد (…ـ1040 ق)؛ از بزرگان حكمت و فقاهت، دوست و همتای شیخ بهایی است. وی نیز در نزد شاهان صفوی از جایگاه ویژه علمی و اجتماعی برخوردار بود.

3 ـ میرابوالقاسم میر فندرسكی (…ـ1050 ق)؛ مدفون در تخت فولاد و از مفاخر حوزه اصفهان است. وی در علوم عقلی، ریاضی و حكمت طبیعی و الهی استاد بوده است و در كتب تراجم او را به جلالت و عظمت ستوده‌اند.

4 ـ مولی محمّد تقی مجلسی (1003ـ1070 ق)؛ فقیه وارسته و یكی از افتخارات شیعه و مدرسان نامدار حوزه اصفهان در عهد صفوی است و شاگردان فرزانه‌ای در محضرش فیض برده‌اند.

5 ـ فیض كاشانی (1006ـ1091 ق)؛ شخصیت گرانقدری با بیش از یكصد تألیف ارزشمند كه در فهرست‌های خود نوشتِ فیض كاشانی معرفی و نسخه پژوهی شده است. ]فهرست‌های خودنوشت فیض كاشانی به انضمام پژوهشی در كتابشناسی و نسخه‌شناسی آثار او، تصحیح و تحقیق: محسن ناجی نصرآبادی، آستان قدس رضوی، اوّل، 1377. [  همچنین آیت الله سید محمد مشكوة در ابتدای محجة البیضاء اسامی آنها را  آورده است. وی از محضر شیخ بهایی و میر داماد و مجلسی اوّل و… بهره برده است و در پایان از خواص شاگردان صدرای شیرازی گردیده است.

6 ـ آقا حسین خوانساری مشهور به محقّق خوانساری (1016ـ1099 ق)؛ از شاگردان مجلسی اوّل و میرفندرسكی و… می‌باشد و در اصفهان از بزرگان دانشمندان عهد صفویه در شمار است.

7 ـ علّامه محمّد باقر مجلسی (1037ـ1110 ق)؛ از فرزانگان آسمان فقاهت و از اعاظم شیعه است و خدمتی كه این بزرگوار به مكتب اهل بیت علیهم‌السلام كرده، كمتر عالمی در جهان اسلام نموده است. تأثیر و نقش با اهمیت او در دستگاه صفوی و خدمات فرهنگی، اجتماعی او كم نظیر است و در حفظ میراث اهل بیت علیهم‌السلام تلاش بسیار شایسته‌ای نموده و دانشمندان زیادی از فیض اندیشه او بهره برده‌اند. ]شرح حالات، خدمات و آثار ارزشمند علّامه مجلسی را در «زندگی‌نامه علّامه مجلسی»،سید مصلح‌الدین مهدوی با حواشی علّامه سید محمّد علی روضاتی، ج 1ـ2، «شناخت نامه علّامه مجلسی» ج 1ـ2، گردآوری مهدی مهریزی و هادی ربانی و نیز «مجموعه مقالات، گفتگوها و سخنرانی‌ها» از مجموعه آثار همایش بزرگداشت علّامه مجلسی مطالعه فرمایید.[

   8 ـ آقا جمال خوانساری (…ـ1122)؛ از استادان بزرگ حكمت، كلام، فقه و اصول بوده است و در اصفهان در زمان خود ریاست علمی داشته است. از آن جناب آثار ارزشمندی به جای مانده است كه بیشتر آثار ایشان در مجموعه آثار كنگره خوانساری‌ها به چاپ رسیده است.

9 ـ سید نعمت‌الله جزایری (…ـ1125 ق)؛ از بزرگ شاگردان مكتب اصفهان و همكار جدی علّامه مجلسی و نیز شاگرد او و دارای بیش از 55 اثر علمی و ارزشمند است.

10 ـ محمّد بن حسن اصفهانی مشهور به فاضل هندی (1062ـ1137 ق)؛ از مجتهدین و فقهای بزرگ شیعه و از جمله كسانی است كه قبل از سن بلوغ به مرتبه اجتهاد رسیده است. در حدود هشتاد اثر علمی از وی به جای مانده كه معروفترین آنها كشف‌اللثام در شرح قواعد الأحكام است.

باری حوزه اصفهان در این دوره ـ كه تا سال 1135 ق طول كشید و با فتنه محمود افغان، اصفهان سقوط كرد و دودمان صفویه برچیده شد ـ یكی از پربارترین دوران خود را پشت سر گذاشت و صدها مجتهد و اندیشمند در علوم مختلف اسلامی در مدارس آن مشغول تدریس و تحصیل و تحقیق علوم اسلامی بودند.

 دانش پژوهی شیعی پس از دوره صفویه

پس از دوره شكوه صفویه با تجاوز محمود افغان حوزه علمیه اصفهان و دانشمندان اصفهان دچار آسیب جدّی شدند و دوره انحطاط این حوزه با عظمت شروع شد در این عصر شخصیت‌های بزرگی برخاستند. امّا در هر دوره از مصیبت‌هایی كه بر عالم اسلام و شیعه گذشته وقتی از ورای حوادث به آن می‌نگریم در می‌یابیم كه خداوند در این كوران‌های آتش و خون به تربیت انسانهای والای پاك سرشت اراده فرموده است. در این روزگار زندگی كردن بر همه مردم سخت شد و شهر اصفهان به عرصه تاخت و تاز وتجاوز و وحشیگری افاغنه تبدیل شد. حكیم فرزانه ملّا اسماعیل خواجویی یكی از عالمانی بوده كه در فتنه افغان در اصفهان می‌زیسته است. وی كه شاهد همه این خون‌آشامی‌ها و زحمت و رنج مردم بوده در انتهای اربعین خود از سهوالقلم خویش اعتذار می‌جوید و بیان می‌فرماید كه در شرایط روحی و اجتماعی خوبی نبوده است وپریشان احوالی روزگار، فراغت و آرامش كار علمی را از وی بازستانده است. ایشان می‌فرماید: كتاب حاضر را در موقعی گردآوردم و در مكانی تألیف كردم كه چشم‌های بینایی و بصیرت مردمان در آن تیره شده بود. خون مؤمنان كه قرآن و سنّت ریختن آن را حرام كرده است، به هدر رفته و پرده عصمت زنان به دست گروهی از كافران بدكار تصاحب و هتك شده بود… زمانی پر از هرج و مرج كه نابودكننده آثار گذشتگان بود واخبار را پریشان وآشفته و خاطره‌های (خوش) مردم را به هم ریخت و نابود كرد وافكار را مشوش ساخت و شب و روز را تغییر داد و زمانه طوری شده كه ذهن رسا راه به جایی نمی‌برد وفكر صائب از اوج گرفتن باز مانده است؛ با چنین احوالی و چنین زبان حالی این اثر را از خویش باقی گذاردم پس اینك اگر به خطایی برخوردید اصلاح كنید امید كه خدا شما را رحمت كند. ]الاربعون حدیثاً، ملّا اسماعیل خواجویی، تحقیق سید مهدی رجایی، صص 389ـ390،چاپ كتابخانه آیت‌الله صدر خادمی، اول، 1412.[

 در این دوره كوتاه امّا مصیبت بار برای اصفهان ]دوره استیلای افغانها بر بخشی از ایران و به خصوص اصفهان 8 یا 9 سال بیشتر به طول نیانجامید امّا سفاكی و كینه و تعصبی كه آنها در اصفهان نسبت به شیعیان روا داشتند فراوان، وحشیانه و جبران‌ناپذیر بود. وقایع این دوره كوتاه را در تاریخ حزین محمّدعلی حزین،چاپ 1332، اصفهان ملاحظه كنید.[ شاگردان مكتب شیعی اصفهان كه در دوره صفویه استفاده كرده بود چون درخت تنومندی بود كه با حمله محمود افغان اگرچه ضربات جبران‌ناپذیری خورد امّا دوام آورد و باقی ماند.

در این دوره شاگردانِ عالمانِ دوره صفوی چون علّامه مجلسی حضور چشمگیری داشتند، حضور عالمان بزرگی چون مولی اسماعیل خواجویی(…ـ1173 ق)، میر محمّد حسین خاتون‌آبادی (…ـ1151 ق)، آقا محمّد بیدآبادی (1117ـ1198) ملّامهدی نراقی (1146ـ1209 ق) میرزا محمّد علی بن میرزا مظفر اصفهانی مشهور به سلمان زمان (…ـ1198) و بسیاری دیگر از فضلای مكتب اصفهان شاهد بر حیات طیبه رواج دانش شیعی است.

قرن سیزدهم را می‌توان دوره آرامش نسبی ایران دانست. چرا كه پس از سقوط صفویه در ایران هرج و مرج زیادی به وقوع پیوست. حدود نه سال حاكمیت محمود افغان بر بخشی از ایران و به خصوص اصفهان اتفاق افتاد و پس از آن سلسله‌های مختلف هر كدام در مدتی ایران را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند. در این زمان حكومت‌های ایران بیشتر ملوك‌الطوایفی و ایلاتی بود. بزرگترین و مهمترین این سلسله‌ها، افشاریه و زندیه بود. افشاریه از سال 1148 تا 1218 حاكمیت داشتند وزندیه نیز از سال 1163 تا 1209 حكمرانی داشته‌اند و مركز سلطنت زندیه شیراز بوده است.

با آمدن آقا محمّد خان قاجار ایران دوباره به حكومت واحد بازگشت. آقامحمّدخان قاجار پس از فوت كریم خان زند برای تصاحب حكومت قیام كرد و پس از جنگ وسركوبی مخالفان در نوروز سال 1200 شمسی در تهران سلسله قاجاریه را پایه‌گذاری كرد و تا سال 1304 ش (1344 قمری) حدود صد سال سلسله قاجار بر ایران حكومت می‌كردند و ایران یكپارچه در تحت حكومت قاجار بود. ]تاریخ ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه، تألیف حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، عباس اقبال آشتیانی، به كوشش دكتر محمد دبیر سیاقی، ص 710ـ860، كتابفروشی خیام، تهران.[

در این دوره دانشمندان و فرهیختگانی بزرگ به ظهور رسیدند. از جمله آنها می‌توان به: ملّا علی‌اكبر اژه‌ای ()، ملّا علی نوری (…ـ1246 ق) ، شیخ محمّدتقی رازی مسجد شاهی، سید محمّدباقر شفتی (1180 یا 1175 ـ 1260 ق)، آیت الله حاج محمّد ابراهیم كلباسی ـ مشهور به حاجی كلباسی ـ (1180ـ1261 ق)، ملّا محمّدتقی هروی (1217 ـ 1299 ق) وغیر آن اشاره كرد. همچنین علّامه آقا میرزا سید محمّدباقر بن زین‌العابدین موسوی (1271ـ1318 ق)، جهانگیرخان قشقایی(1269ـ1342 ق)، حاج آقا نورالله مسجد شاهی اصفهانی (…ـ1346 ق) از مجتهدان (1272ـ1353 ق)، آیت‌الله حاج شیخ محمّدرضا نجفی مسجد شاهی (1287ـ1362 ق)، آیت الله آقا سید محمّدباقر درچه‌ای(…ـ1316 ش) نیز از عالمانی بوده‌اند كه در نیمه دوّم قرن سیزدهم و نیمه اوّل قرن چهاردهم در این حوزه مبارك و نورانی ظهور كرده‌اند.

این عالمان فرزانه شیعه در حوزه علمیه اصفهان بار سنگین علوم اسلامی را به درستی و استواری از نسل پیشین خویش دریافت كرده و به نسل پس از خود انتقال داده، و معارف بلند آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله را در میان مردم شیعه رواج دادند و در گسترش حوزه علوم اسلامی تلاش كردند.

در اواسط قرن چهاردهم قمری و مصادف با حكومت رضا خان خبیث و در جریان اقدامات ضد دینی وی نظیر كشف حجاب، محدودیت‌های زیادی برای حوزه‌های علمیه نیز ایجاد شد و عالمان دین باور موظف به امتحان دادن و گرفتن جواز برای ملبّس بودن به لباس روحانیت بودند. این موج در تمام كشور ایران و بر حوزه‌های علمیه آثار زیانباری بر جای گذاشت و حوزه اصفهان نیز از این سخت‌گیری‌ها در امان نماند. در اصفهان مزدوران رضاخان برای رفت و آمد اكثر عالمان دینی در اصفهان سخت‌گیری می‌كرده و مزاحمت ایجاد می‌كردند. چنان شد كه تعداد انگشت شمار به تعداد انگشتان یك دست ماندند كه حق داشتند با لباس روحانیت بیرون بیایند.

پس از پایان حكومت استبدادی رضاخان از حدود سال 1321 شمسی در فضای سیاسی كشور آزادی نسبی برای روحانیت فراهم آمد و حوزه اصفهان با همه فراز و نشیب‌ها همچنان عالمان بزرگی را بر مسند تدریس و تحقیق و خلق آثار جاودانه در خود داشت.

از میان صدها فقیه، حكیم، متكلم، عارف و اصولی و دیگر رشته‌های علوم اسلامی (1297ـ1396 ق)، آیت‌الله حاج سید محمّد رضا خراسانی (1311ـ1397 ق)، آیت‌الله حاج شیخ محمّد حسن عالم نجف‌آبادی (1285ـ1384 ق)، آیت‌الله میرزا علی آقا شیرازی (1292 یا 1294ـ1375 ق).

ظهور انقلاب اسلامی ایران به رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی در ابتدای قرن پانزدهم هجری قمری شیعه را در جهان با رویكردی جدید معرفی كرد و اندیشه‌های ناب اهل بیت علیهم‌السلام را كه در بدنه فكری تشیع ریشه دوانده بود به دنیا صادر كرد. روحانیت شیعه در جهان اندیشه‌های سیاسی و مذهبی و اجتماعی امامان معصوم علیهم‌السلام را ارائه كردند و معادلات مذهبی و سیاسی جهان معاصر در دهه‌های اخیر به نفع اسلام و تشیع به هم خورد. حوزه علمیه اصفهان در این عصر در جهت انجام رسالت خویش با انسجام بیشتری به حركت معنوی و فكری خویش ادامه داد وبزرگان حوزه چون آیت‌الله خادمی (…ـ1363 ش)، آیت‌الله صافی اصفهانی (1298ـ1374ش)، آیت‌الله سید عبدالحسین طیب (1312ـ1412 ق)، آیت‌الله حاج شیخ احمد فیاض (…ـ1407ق)، آیت‌الله سید محمّدعلی صادقی (ـ)، علّامه میر سید علی فانی (1333ـ1368 ش)ـ كه درود و رضوان خدا بر آنان بادـ وفرزانگان دیگری كه هر كدام با سیره و علم و عمل خود بر استواری و بالندگی وگسترش حوزه اهتمام ورزیده و تأكید كردند.

و هم اكنون این مسیر پر عظمت رشد و بالندگی به همت حضرت آیت‌الله العظمی مظاهری و دیگر بزرگان و فرزانگان حوزه ادامه دارد. مركز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان نیز یكی از این نهال‌های قد برافراشته در عصر شكوفایی حوزه اصفهان پس از انقلاب اسلامی ایران است و امید می‌رود كه این مركز نیز در كنار دیگر مراكز فرهنگی و پژوهشی و علمی و تربیتی حوزه علمیه اصفهان وظیفه خویش را در پیشبرد اهداف عالیه حوزه‌های علمیه و به خصوص حوزه علمیه اصفهان به انجام رساند. آمین.

در پایان تذكر چند نكته شایسته است

1 ـ در این دفتر هفت رساله مستقل آمده است كه هر كدام به همت و تلاش یكی از محقّقان این مركز تصحیح و تحقیق گردیده است.

2 ـ در همه این دفتر سعی شده است نوشته‌ها بر اساس یك شیوه نگارش و ویرایش خاص مرتب شود و مبنا در برخی اختلاف‌ها در نگارش‌ها و ویرایش‌ها نظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.

3 ـ شیوه پژوهش و تحقیق رساله‌ها مربوط به هر محقّق است و مركز در این زمینه اعمال نظر كرده است. لازم به ذكر است در موارد مختلف مركز پیشنهادهای اصلاحی خود را به محقّق اعلام كرده است و در صورت صلاحدید محقّق اعمال شده است.

4 ـ در پایان این دفتر فهرست‌های فنی آورده شده است تا استفاده كتاب را برای جستجو و استفاده محقّقان آسان‌تر نماید.

5 ـ از دفتر حضرت آیت‌الله العظمی مظاهری به دلیل پشتیبانی و مساعدتشان صمیمانه سپاسگزاریم.

6 ـ از همه محقّقین این دفتر به دلیل همت ارزشمند و والای پژوهشی آنان سپاسگزاریم. امیدواریم دفترهای دیگر این مجموعه نیز به همراهی و همكاری پژوهشگران دین پژوه به ثمر برسد. همچنین از تلاش بی‌وقفه همكاران تایپ وحروفچینی و مسئولین پیگیری چاپ و دیگر همكاران سپاسگزاریم.

          والحمدلله رب العالمین              

          محمّد جواد نورمحمّدی             

          روز نورانی عرفه، نهم ذیحجه 1427 قمری

          برابر با شنبه نهم دی ماه 1385 شمسی  

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا